محبوبه عظیم زاده | شهرآرانیوز؛ چه عواملی در تعیین سهم یک خطه از ادبیات کودک و نوجوان مؤثرند؟ جز تعدد و تنوع مراکز فرهنگی یا کتاب فروشیها و کتابخانهها در سطح شهر، دراین زمینه باید از چه موضوعهای دیگری یاد کرد؟ سؤال خاصتر اینکه، شهرمان، مشهد، در جایگاه یک کلان شهر، چه سهمی از حوزه ادبیات کودک و نوجوان دارد؟
ما این سؤالات را با سه تن از اهالی هنر و ادبیات که به صورت تخصصی در حوزه کودک و نوجوان فعالیت میکنند در میان گذاشته ایم و نظرشان را در این باره جویا شده ایم. حمزه خوشبخت (مروج کتاب و عضو شورای کتاب کودک) و نیلوفر نیک بنیاد (نویسنده) و لیلا خیامی (نویسنده و شاعر) با ما هم کلام شده اند.
حمزه خوشبخت معتقد است که ادبیات انعکاس دهنده چگونگی حضور مردمان در جامعه است و در این مسئله بین ادبیات کودک و بزرگ سال تفاوتی وجود ندارد. میگوید: «آثار خلق شده و نوع مواجهه مردمان یک شهر با ادبیات نشان دهنده همان وضعیت اجتماعی است که در آن زیست میکنند. نقش ادبیات میتواند نقشی آینه وار باشد. درخصوص ادبیات کودک و نوجوان، این آینه واربودن گامی است برای شناخت کودک از خودش، جهان پیرامونی اش، و ــ درنهایت ــ نقش آفرینی اجتماعی کودک در جهان فرداهای بزرگ سالی.»
او صحبت هایش را این گونه ادامه میدهد که «ادبیات، برخلاف تئاتر، سینما، موسیقی و ...، امری است که نمود آن دیریاب است. در عالم ادبیات کودک، به نظر میرسد نمود یک اثر را باید در تداوم حضورش در ضمیر کودک جُست و حرکت آن برای ورود به عالمی بزرگتر و بیان تردیدها و دگرگونیهای نوجوانانه و سفری که مخاطب ادبیات کودک دیروز به عالم ادبیات جدی بزرگ سالی اش میکند؛ به بیان دیگر، همان طورکه از صفرسالگی نیازهای جسمی و روانی و اجتماعی کودک با کتابهایی برطرف میشود که اولین رنگها و صداها و آواها را به او نشان میدهد، در هفت سالگیْ ادبیات او را با خیابان و شهر و تفاوت فردی و مسائلی ازاین دست روبه رو میکند و در نوجوانی ــ به عنوان مثال ــ با معرفی الگوهای شخصیتی، تا در بزرگ سالی که ــ مثلاــ او را با چخوف پیوند میزند.»
اما، اگر به دنبال این باشیم که در یک سنجش نسبیْ نمود امروزین ادبیات کودک و نوجوان را در یک شهر برآورد کنیم، باید به چه نکاتی توجه کنیم؟ خوشبخت معتقد است که پیش و بیش از هرچیز میتوان به سراغ نوع عرضه و تقاضا در حوزه ادبیات رفت، و توجه به چند امر میتواند راه گشای یک نگاه آماری نسبی باشد. اما چه اموری؟ چگونگی رابطه کتاب فروشیهای شهر با ناشران معتبر کودک و نوجوان، مقدار تنوع ادبیات کودک و نوجوان در کتاب فروشی ها، میزان آشنایی کتاب فروشهای شهر با نویسندگان و مترجمان ادبیات کودک و نوجوان، چگونگی آشنایی و ارتباط کتاب فروشیها و مراکز آموزشی شهر با مسئله ترویج کتاب کودک، میزان حضور مروجان کتاب کودک در کتاب فروشی ها، تعداد مراکز آموزشی، و، در یک نگاه کلیتر در متن شهر، چگونگی ارتباط مدارس و مراکز آموزشی با کتاب فروشیهای فعال کودک و نوجوان، میزان شناخت مدارس و مراکز آموزشی و کتابخانههای عمومی شهر از نویسندگان و مترجمان ادبیات کودک و نوجوان، چگونگی حضور نویسندگان و مترجمان در کتاب فروشیها و مدرسهها و مراکز آموزشی و کتابخانههای عمومی، میزان استقبال از حضور نویسندگان و مترجمان و مروجان ادبیات کودک و نوجوان در یک شهر، و چگونگی رابطه جامعه بزرگ سال شهر با مقوله کتاب خوانی و ادبیات کودک و نوجوان، همه، از عواملی است که این فعال ادبی حوزه کودک به آن اشاره میکند.
البته به این فهرست میتوان امر مهمی را اضافه کرد که جای تأمل بیشتری دارد. این امر مهم، به گفته حمزه خوشبخت، میزان عدالت آموزشی و ترویج ادبیات کودک و نوجوان در یک شهر است؛ به بیان تفصیلی تر: «باید دید و سنجید که کودکان و نوجوانان یک شهر، فارغ از طبقه اجتماعی و نژاد و زبان و ملیت، چه میزان از کتاب کودک و فعالیتهای ترویجی بهرهمند هستند، مروجان یک شهر چقدر تلاش میکنند ادبیات را به متن شهر ببرند، کدام مناطق شهر از فقر ترویج ادبیات رنج میبرد و چقدر تلاش شده است که کتاب به کودکان آن مناطق رسانده شود.
مسئله عدالت آموزشی و ترویجی نشان دهنده بالندگی ادبیات در یک شهر است. حتی روشن کردن شعله کبریتی که تلاشی باشد برای حرکت در مسیر ارائه ادبیات میتواند نوری باشد که خیابانهای شهر را تا برخوردارترین نقطهها روشن کند. به عنوان مثال، برگزاری فعالیتهای ترویجی صلح و ادبیات کودک زمانی میتواند تأثیر عمیق خودش را در یک شهر به جا بگذارد که به سراغ مناطقی برود که به ترویج کلمه صلح بیشتر نیازمند هستند.»
خوشبخت، که در قالب مروج کتاب بارهاوبارها در مشهد حضور پیدا کرده و برای کودکان و نوجوانان این شهر قصه و کتاب سوغات به همراه آورده، در بخش آخر صحبت هایش درباره سهم مشهد از ادبیات کودک و نوجوان میگوید:
«تجربه من امیدوارانه، اما بیمناکانه بوده است: تعدد کتاب فروشی ها، میزان استقبال طبقه متوسط و بالا از اجراهای قصه، و حضور مروجین فعال در کتاب فروشیها بسیار امیدوارکننده است. اما در عین حال بیمناکم از برخوردارنبودن طبقات زیرین اجتماعی مشهد از کتاب و ادبیات کودک و نوجوان. دراین خصوص، البته گستردگی شهر مشهد و موقعیت خاص آن بی تأثیر نبوده و نیست، اما این مسئله توجیه قابل قبولی به نظر نمیرسد.
شهر مشهد چیزی فراتر از منطقه سجاد و هفت تیر و حافظ است. بیمناکم و بر خود لرزان از تراکم کتابهای نفیس کودک و فعالیتهای ترویجی ادبیات در مناطقی خاص، و بی بهره بودن کودکان دیگر شهر از چیزی به اسم ادبیات کودک، چراکه نمود ادبیات کودک در بزرگ سالی خودش را نشان میدهد و ــ به بیان صریح ترــ کودکان امروز بزرگ سالان فردا هستند در تمام وجوه.»
نیلوفر نیک بنیاد نیز بر این باور است که مجموعهای از عوامل در کنار هم میتوانند تعیین کنند که یک شهر چه سهمی از ادبیات کودک و نوجوان دارد و اضافه میکند: «از نظر آکادمیک، اینکه رشته ادبیات کودک و نوجوان در دانشگاههای آن شهر وجود دارد یا نه نیز عاملی تعیین کننده در این زمینه است، و حتی اینکه، اگر این رشته وجود ندارد، در سایر رشتهها در حوزه ادبیات کودک فعالیتی انجام میشود یا نه. اما حقیقت این است که مشهد سهم پررنگی در حوزه ادبیات کودک و نوجوان ندارد، درحالی که باید داشته باشد، چون پتانسیلش را دارد. این ظرفیت، اما به مرحله اجرا نمیرسد.
به عنوان مثال، درباره کتاب فروشیهای تخصصی این حوزه باید بگویم که از سالها پیش فقط یکی یا دوتا وجود داشت که کم کم جمع شد و در سالهای اخیر جایی مثل ‘بوکتاب’ شکل گرفته یا ‘شازده کوچولو’ که هنوز دارد فعالیت میکند. تعدادشان، اما خیلی کم است؛ درواقع، به نسبت کلان شهری مثل مشهد این تعداد خیلی کم است. ناشر تخصصی کودک و نوجوان هم فکر نمیکنم در مشهد داشته باشیم. تا جایی که من اطلاع دارم،
‘به نشر’ کارهایی برای کودک و نوجوان انجام میدهد، اما نه به صورت تخصصی. ازطرف دیگر، اهالی فرهنگ و ادبی که به صورت اختصاصی برای کودک و نوجوان کار بکنند تعدادشان شاید از انگشتهای یک دست هم کمتر باشد در این شهر. نمیگویم مشهدی نداریم در این حوزه؛ نویسنده، مترجم، تصویرگر و شاعر مشهدی داریم، اما متأسفانه همه آنها رفته اند و در جاهای دیگر ساکن شده اند و حالا دارند به عنوان یک نویسنده یا شاعر تهرانی فعالیت میکنند. این را بگویم که خوشبختانه واحد ادبیات کودک و نوجوان دانشگاه امام رضا (ع) فعال است.
در دانشگاه فردوسی هم، اگرچه رشته ادبیات کودک و نوجوان ندارد، گروهی به اسم ‘هورام’ فعالیت میکند که به صورت تخصصی بر ادبیات کودک و نوجوان تمرکز کرده است. هرچند در این چند سال، مشهد از نظر آکادمیک خوشبختانه نقش پررنگ تری داشته، در عمل من تفاوت چندانی ندیده ام؛ یعنی ما همچنان ناشر تخصصی نداریم و اهالی فرهنگ ترجیح میدهند در شهرهایی که فعالیتها پررنگتر است کارهای خود را ارائه بدهند. دررابطه با نشریات هم باید بگویم اینجا هم مثل همه کشور کم کار و کم رنگ شده اند.»
او یک نکته دیگر را هم به صحبت هایش اضافه میکند که البته منحصر به حوزه ادبیات کودک نیست و به صورت کلی ادبیات و رسانه و هر فعالیتی را که به فرهنگ و هنر مرتبط است شامل میشود: «چیزی که برای من در این چند سال مشهود بوده باوری است که بسیار ناراحت کننده است و آن را از بسیاری شنیده ام، که، وقتی حرفه ایتر میشوند و در حوزه فعالیتشان متخصص تر، میگویند دیگر مشهد جای پیشرفت ندارد و، اگر قرار است کار کنیم یا پیشرفت کنیم، باید به تهران برویم. اگر من، به این بهانه که جای پیشرفت نیست، بروم و فقط با ناشران تهرانی کار کنم یا هیچ رویدادی در این شهر برگزار نکنم، پس چطور میخواهم شهرم سهم بیشتری داشته باشد؟
این قضیه خودش یک مانع است، یعنی خود افراد. صرفا نمیتوانیم بگوییم، چون نهادها فعالیت نمیکنند یا وزارت ارشاد یا دولت کاری نمیکند این اتفاقات رقم میخورد. خود افراد هم تمایلی ندارند که شهرشان سهم پررنگ تری در فرهنگ و هنر داشته باشد. فکر میکنم اولین قدم این است که هرکس خودش این عرق را داشته باشد که وقتی من دارم اینجا زندگی میکنم، اگر کاری هم میکنم، خوب است که تأثیرش را لااقل، دروهله اول، در شهر خودم ببینم.»
تعدادی از آثار نیک بنیاد
لیلا خیامی میگوید به صورت کلی خراسان بزرگ، درکنار تهران و همدان و قم، یکی از قطبهای ادبیات کودکان و نوجوانان کشور ماست و اکثر شاعران و نویسندگان خراسان اهل مشهد هستند و در مشهد سکونت دارند، هرچند این قشر توسط مسئولان خیلی جدی گرفته نشده اند:
«در تهران، همدان یا قم، توجه بیشتری به شاعران و نویسندگان کودک و نوجوان میشود، فضای مناسبی برای فعالیتشان ایجاد میشود و همایشهای تخصصی بیشتری در این شهرها برگزار میشود. اگر مشهد را با قم مقایسه کنیم، باید بگوییم قم بخش عظیمی از نشریات کودک و نوجوان کشور را در دست دارد، جشنوارههای تخصصی در این زمینه برگزار میکند، و همه اینها به این دلیل است که مسئولان این شهر ادبیات کودکان و نوجوانان را جدی گرفته اند. همدان هم وضعیت بهتری نسبت به مشهد در این زمینه دارد.
در مشهد، اگر فعالیتی هم صورت میگیرد، بیشتر اختصاص به همایشها و جشنوارههای مذهبی دارد. درزمینه انتشار آثار هم هنوز مرکزیت با تهران است و بیشتر نویسنده ها، چه در خراسان چه در سایر استان ها، آثار خود را برای انتشار به تهران میفرستند و به دلیل فقدان ناشران تخصصی در استانها چارهای جز این نیست. همان اندک ناشرانی که در مشهد به صورت تخصصی فعالیت دارند و آثار ارزشمندی تولید میکنند، اکثرا، درپی تولید آثار مذهبی هستند که این اتفاق زمینه انتشار آثار آزاد را در این شهر محدود کرده است.»
این شاعر و نویسنده بر این باور است که برای ارتقای سطح ادبیات کودک و نوجوان یک شهر، علاوه بر فروشگاههای تخصصی و نشستهای تخصصی و همایشها و ناشران متخصص و کارآمد، نشریات تخصصی بسیار حائزاهمیت است و میتواند بین مخاطب و تولیدکننده اثر ارتباط متقابل و مداوم ایجاد کند: «به اعتقاد من، اهمیت این گزینه به چند دلیل بسیار بیشتر از سایر گزینه هاست: اول اینکه نشریات تخصصی حاوی مطالب متنوع و به روز است و به راحتی میتواند به نیاز مخاطب با هر سلیقهای پاسخ بدهد.
همچنین، نشریات، به دلیل قیمت پایین تری که دارند، به راحتی در دسترس مخاطب قرار میگیرند. به علاوه، اغلب آثار منتشرشده در نشریات آثار گزینش شده و قابل قبولی هستند. ازسویی دیگر، نشریات بستری برای انتشار آثار و فعالیت مداوم تولیدکنندگان و فعالان این عرصه اند که این مسئله در رشد و پیشرفت فعالان این حوزه میتواند تأثیرگذار باشد و ــ علاوه بر این ــ میتواند بستری باشد برای جذب علاقهمندان نوپا. ممکن است بخشی از این علاقهمندان خود مخاطبان آثار باشند که دست به قلم شده اند و سعی دارند در این زمینه قدم بردارند، که این میتواند شروعی باشد درجهت کشف استعدادهای نو.»
او در بخش پایانی صحبت هایش از این میگوید که مشهد، با وجود ظرفیت بالایی که در حوزه ادبیات کودک و نوجوان دارد، میتواند بسیار بهتر و قویتر دراین زمینه فعالیت کند، البته با همراهی مسئولان و توجه آن ها: «بزرگترین مسئله در این بین نبود حمایت مالی و دولتی است؛ اگر حمایت خوبی از اهالی ادبیات کودک و نوجوان مشهد صورت بگیرد، به راحتی میتوان نشریات تخصصی حرفهای و همایشهای بسیار ارزشمند و آثار قابل توجه عرضه کرد. لازمه این مسئله نیز وجود مسئولان آشنا با ادبیات کودک و نوجوان و دغدغهمند در این زمینه است، کارشناسانی که مشکلات، ضعفها و نیازها را بشناسند و توانمندی این قشر را باور داشته باشند.»
تعدادی از آثار خیامی